آتیـــــــــــش ســــــــــــوزان

چندیـــــــــــــست چکه میکند از ســقف خانه ام باران تنــــد تنهـایی...

آتیـــــــــــش ســــــــــــوزان

چندیـــــــــــــست چکه میکند از ســقف خانه ام باران تنــــد تنهـایی...

متن حلقه مجیدخراطها(عاشقشــــــــــــم)

خبری ازت نبوده خیلی بی تاب تو بودم
اومدم سراغت اما پره گریه شد وجودم

خیلی دلتنگ تو بودم گل مهربون و نازم
نمیدونم چرا اینجام یا اصلا چم شده بازم

اون همه قول و قرارو اومدم یادت بیارم
اما انگار دیگه راهی واسه برگشتن ندارم

اینجا گل بارونه امشب چه قد این فضا غریبه
چرا من هیچی نمیگم چرا میخندم عجیبه

آخه مجبورم بخندم کسی اشکامو نبینه
حالا کو تا باورم شه سرنوشته من همینه

به نظر میاد که امشب از قلم افتاده باشم
ارزوم بود که من امشب پیش تو وایساده باشم

چه لباس های قشنگی بهت میاد چقدر عزیزم
تو میخندی و من از دور دارم اشکامو میریزم

خوش سلیقه هم که بودی اره بهتر از من اونه
سرتره ازم میدونم اون که میخواستی همونه

تازه فهیدم حسودم دست تو تو دست اونه
ای خدا انگاری اونم نقطه ضعف مو میدونه

حالا تو دست تو حلقست دست اون حلقه تو دستات
یا من اشتباه میبینم یا دروغ بود همه حرفات

بله رو بگو گل من تو ازم خیری ندیدی
ارزوم بود که ببینم تو تورختای سفیدی

حالا هر دو حلقه داریم تو تودستت من تو چشمام
تو زدی من اما موندم زیره قولت روی حرفام

برو خوشبخت شی عزیزم تو ازم خیری ندیدی
ارزوم بود که ببینم تو تورختای سفیدی

بله رو بگو گل من بگو و شرش بکن
من وزندگی بی تو باورم نمیشه اصلا

داره سردم میشه کم کم خیسه از اشکام لباسام
همه گریه هامو کردم اشکی نمونده واسم

میزنم بیرون از اینجا بله رو میگی نباشم
میرم اون بیرون یه گوشه دست به دامن خدا شم

بله رو گفتی تموم شد دیگه این آخره کاره
هی میخوام بگم مبارک ولی بغضم نمیذاره

هق هقم تبریک من بود من واسه تو گریه کردم
قطره قطره های اشکو به تو امشب هدیه کردم

امشب تو جشنت عزیزم نمیدونی چی کشیدم
اما کاش اشکام نبودن تو رو باز بهتر میدیدم

دیگه چشمام نمیبینه دستم هم نمینویسه
دل خوشیم همین یه نامست گر چه اینم خیسه خیسه

اخرین جمله نامم اینه از ته وجودم
برو خوشبخت شی عزیزم خیلی عاشق تو بودم

به سلامتی رفیق...

وقتی‌ عـاشـــــــــــــق شــدم مشــــــروب خــوردم به سـلامتـی عشــــــــق

وقتی‌ شکســـــــت خــوردم به سـلامتــی نـامــــــرد خــوردم

وقتی‌ تنـهـــــــــا شــدم به ســلامتــی بـی‌ کـس خــوردم ......

ولـــــــــــــی‌ وقتی‌ دوســــتـی‌ مثــل شــــــــــــما پـیــدا کـــــــردم

فـقـطـ بـــــه ســــــلامتـی هــــرچـی‌ رفیـــــــــــق

میــرم بـالا تـا نـه عاشــــــــق شـــــم

نــه نـامــــرد

نـه تـنــــــــــــها....

هنوز خالیه جات

نرفته قولم از یادم هنوزم ساده و صافم

دارم اندازه قلبت با اشکام عشق می بافم

 

تا روزی که تو برگردی به این در خیره می مونم

اگر چه دوری از دستم تو دوستم داری می دونم

 

هنوز خالیه جات اینجا هنوز هم من وفا دارم

هنوز هم توی این خونه من از هرچی دو تا دارم

 

یه وقتایی دو تا بشقاب می چینم تو می گی سیرم

یه وقتایی بدون تو باهات مهمونی می گیرم

 

منم کابوس شبهات و تویی رویای هرروزم

واسه هرشب دعا کردن دارم سجاده می دوزم

 

اگر پای درختی خشک با اشکام آب می ریزم

خودم حالیمه بی جونه ولی از عشق لبریزم

 

همش حس می کنم هستی نمی خوام دیگه تنها شی

یه حسی می گه که باید همین دوروبرا باشی

 

تو از شمعی من از بادم تو از شیشه من از سنگم

ولی برگردی قول می دم دیگه باهات نمی جنگم

 

درخت خشک این خونه با اشکام خیس و نم داره

اگرچه جون نمی گیره دلم تنهاش نمی ذاره

 

از اون روزی که تو رفتی هوای خونمون سرده

دیگه چند روزه که عطرت از این خونه سفر کرده

 

بذار بد باشه رفتارت بهم بی مهری کن بازم

فقط برگرد که من بی تو با این دنیا نمی سازم

 

تو پیشم نیستی اما من می خندم توی تنهایی

تو رویاهام یا من اونجام یا تو همیشه اینجایی

 

عزیزم چـِـت شده بازم چیه چرا باهام قهری

شنیدی درددل هامو آره کلشو از بحری

 

بیا برگرد به اون روزا منو بشناس تو میتونی

نمی دونی چه دلتنگم تو این شبهای بارونی..



کارتن خواب

توقع از کسی دیگه ندارم

تو که گفتی دلت می سوزه رفتی

 

تو گفتی برمی گردی قبل یک ماه

ولی یک ماه و ششصد روزه رفتی...


بیوگرافی مجید خراطها سلطان غم ...

استاد مجیدخراطها در ۷ مهر ۱۳۶۰ چشم به جهان گشود .

استاد مجید خراطها فارغ التحصیل رشته هنر و افتخار حضور با گروه های سنتی و پاپدارد.



استاد خراطها سال های زیادی را با آموزش ساز طی کرد

مجیدخراطها از سال 84 پا به عرصه ی موسیقی نهاد .

اولین آلبوم حرفه ای ایشان آلبوم تنهاترین تنها با همکاری (مهدی ابراهیمی) به بازار ارائه شد.

سپس آلبوم دوم ایشان البوم زخم زبون با همکاری ( وحید خراطها ) به بازار ارئه داده شد.

همچنین استاد مجید خراطها با ارئه آلبوم و تک موزیک برای دیگر هنرمندان کار خود را ادامه داد.
از هنرمندانی که استاد خراطها آنها را در ارائه آلبوم و تک آهنگ همراهی کردند میتوان

۱- محمد امین رضاییان

۲-بهنام ربانی

۳-شهروز سهرابی و حمید اسجدی و ایمان احمد خانی

۴-یوسف خرسندی و حسن مقدسی

۵-سعید ربیعی و حمید احدی

۶-شهرام صالحی

۷-بابک جوان

۸-سعید حسینی

۹-علیرضا سلمانی

۱۰-امیر منتظری

۱۱-حمیدرضا حاجیلو

۱۲-بهروز بهشتی

۱۳-بابک غفاری

۱۴-محمد ابوالحسنی

۱۵-حامد رامتین

۱۶-علی چاقوچی

۱۷-مجید علیپور
و...
نام برد.
و سومین آلبوم استاد مجید خراطها با نام وداع بود که استاد مجید خراطها را بین مردم و نسل جوان محبوب کرد.
استاد مجید خراطها پس از ارسعی تلاش فراوان توانست در زمستان 87 آلبوم آواره را به بازار ارائه دهد که در این آلبوم استادمجید خراطها با همکاری وحید خراطها توانست خود را بیش از پیش در بین مردم محبوب سازد.

مجید خراطها در اسفند سال سال ۸۸ آلبوم فوق العاده کنسل را به بازار ارائهداد


که با استقبال فوق العاده همراه شد .

استاد مجید خراطها به نواختن سازهای
ستار
تار
دف
تومبار
گیتار
لید گیتار
گیتار باس
پیانو
و آهنگسازی به صورت حرفه ای را دارا میباشد...

....

         

مرگ...



بعد از مرگم مرا در دورترین غروب خاطراتت هم نخواهی دید...

منی را که هر نفس با یادت اندیشیدم

 و هر لحظه بی آنکه تو بدانی

 برایت آرزوی بهترین ها را کردم...

بعد از مرگم نامم را در ذهنت تداعی نخواهی کرد..

.نامی که برایت بیگانه بود اما در کنارت بود...

.بی آنکه خود خواهان آن باشی...

بعد از مرگم چشمانم را روی کاغذ نخواهی کشید...

چشمانی که همواره به خاطر غم ها و شادی هایت بارانی بود و می درخشید

 هنگام دیدن چشمانت....

بعد از مرگم گرمای دستانم را  حس نخواهی کرد..

.دستانی که روز وشب رو به آسمان برای لبخندت دعا می کردند...

بعد از مرگم صدایم را نخواهی شنید....

صدایی که گرچه از غم پر بود اما شنیده می شد

 تا بگوید

:"دوستت دارم"

بعد از مرگم خوابم را نخواهی دید....

خوابی که شاید دیدنش برای من آرزویم بود

و امید چشم بر هم گذاشتنم....

بعد از مرگم رد پایم را پیدا نخواهی کرد...

رد پایی که همواره سکوت شب را می شکست

تا مطمئن شود تو در آرامش خواهی بود....

بعد از مرگم باغچه ی گل های رزم را نخواهی دید...

.باغچه ی گل رزی که هر روز مزین کننده ی گلدان اتاقت بود...

بعد از مرگم نامه های ناتمامم را نخواهی خواند...

.نامه هایی که سراسر شوق از تو نوشتن بود...

بعد از مرگم تو حتی قبرم را نخواهی شناخت...

.تویی که حتی روی قبرم از تو نوشتم...

.نوشتم:"دوستت دارم"

و

 نوشتم:"تو نیز دوستم بدار"

بعد از مرگم تو در بی خبری خواهی بود....

روزی به خاک بر می گردم

 سال هاست مرده ام و فراموش شده ام...

روزی که ره گذری غریبه

 گردنبندی روی زمین پیدا خواهد کرد که نام تو روی آن حک شده است...

ناگزیر گردنبند را خاک خواهد کرد...

قبر را روی آن قرار خواهد داد...

روی تپه ای که دور از شهر است

 و تو حتی در خیالت هم آن تپه را تصور نخواهی کرد...

آن روز هوا بارانی ست و من می ترسم

 که مبادا تو در جایی باشی که خیس شوی و چتری در دستانت نباشد...

.من که به باران و خیس شدن از آن عادت کرده ام... .

به راستی بعد از مرگم فراموش خواهم شد...

بعد از مرگم  چه کسی

فانوس به دست بر سر قبرم برایم فاتحه می خواند؟


بعد از مرگم چه کسی

با اشک چشمانش غبار بر قبرم را می شوید؟

بعد از مرگم چه کسی

گیتار به دست آوازه رفتنم را می خواند؟

بعد از مرگم چه کسی

برای نبودنم بی تاب و نا آرام میشود؟

بعد از مرگم چه کسی

به یاده سوختن دلم لحظه ای یاد می کند مرا؟

بعد از مرگم چه کسی … ؟!


دلتنگی...


آری همیشه قصه این چنین بوده است

گفتی از دلتنگی هایم دیگر سخنی نگویم

من امشب دلتنگی هایم را به دست باد سپردم

تا این باد با دلتنگی هایم چه کند

آیا دلتنگی های مرا به دریا خواهد برد ؟

و فریادش را

با فریاد موج های بیتاب یکی خواهد کرد؟

یا در این شب بارانی ...

بر سنگ فرش کوچه ی خلوت جاریش می کند

یا شاید در شبی مهتاب آن را

به نگاه یک غریبه که به ماه خیره شده بسپارد !

یا شاید در پگاهی سرد

در گوش دو پیکر خسته در خواب زمزمه اش کند !

آیا کسی دلتنگی های مرا خواهد شنید ؟

دلتنگی هایم را به باد سپرده ام ...

شاید این باد دلتنگی مرا

در گوش تو ای ناب تر از غزل هایم زمزمه کند !

بگذار برایت بگویم

که امشب سخت دلتنگت هستم ......... !

درد دل...


کلافه شد خیال من از این همه رنگ و ریا برو دیگه که خط زدم اسمتو با خط سیاه دلم میسوزه واسه ی دلی که دادمش به تو پس میگیرم حتی به زور از جلوی چشام برو مدیون تو نیستمو من نذاشتم جا واسه گله مدیون من هستی بدون تا عمر داری یه عالمه دنبال چی هستی هنوز رویاهامو دادی به باد نمونده چیزی که دلت از جون من اونو بخواد شاید نفهمیدی که من بی تو نمیمیرم عزیز دوباره اشک تمساتو جلو چشای من نریز دست از دروغ بردار دیگه تو لحظه های آخری بهتره که واسه یه بار مردونه از اینجا بری برو خیال کن که یه روز اصلا ندیدیم ما همو حتی نمیگم به کسی که تو شکستی دلمو...