آتیـــــــــــش ســــــــــــوزان

چندیـــــــــــــست چکه میکند از ســقف خانه ام باران تنــــد تنهـایی...

آتیـــــــــــش ســــــــــــوزان

چندیـــــــــــــست چکه میکند از ســقف خانه ام باران تنــــد تنهـایی...

تـــار و پــــــود...

تار و پود

نبود در تار و پودش           دیدی گفت عاشقه عاشق
نبودش  
امشب همه جا حرف  از آسمون و مهتابه  ،  تموم خونه دیدار این خونه
فقط  خوابه ، تو که رفتی هوای  خونه تب داره  ،  داره  از درو دیوارش غم
عشق تو می باره ، دارم می میرم از بس غصه خوردم  نبودشو، بیا بر گرد تا ازعشقت
نمردم، همون که فکر نمی کردی نمونده پیشت، دیدی رفت ودل ما رو سوزوندش
حیاط خونه دل می گه درخت ها همه خاموشن، به جای کفتر و  گنجشک  کلاغای
سیاه پوشن ،  چراغ  خونه  خوابیده  توی دنیای خاموشی  ،   دیگه  ساعت رو
طاقچه شده کارش فراموشی  ،  شده کارش فراموشی  ،  دیگه  بارون  نمی
باره  اگر چه  ابر سیاه  ،  تو که  نیستی  توی  این خونه ،   دیگه  آشفته
بازاریست  ،  تموم  گل ها  خشکیدن مثل خار بیابون ها ،  دیگه  از
رنگ  و رو رفته ، کوچه و خیابون ها ،،، من گفتم و یارم گفت
گفتیم و سفر کردیم،از دشت شقایق ها،با عشق گذرکردیم
گفتم اگه من مردم ، چقدر به من وفاداری، عشقو
به فراموشی ،چند روزه تو می سپاری
گفتم که تو می دونی،سرخاک
تو می میرم ، ولی
تا لحظه مردن
نمی گیرم
دل از
تو

نظرات 1 + ارسال نظر
محمد جواد یکشنبه 12 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 12:13 ق.ظ

سلام عزیزم.خسته نباشید.وبلاگت واقعآزیباست.موفق باشید.

mer3000000000 ajijam nazare lotfete fadat...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد